چرا توصیه‌های خواندن عموماً بی نتیجه هستند؟

چرا توصیه‌های خواندن عموماً بی نتیجه هستند؟

 بخشی از یاداشتهای  من از کتاب «تمایز»  پیر بوردیو که کنار هم گذاشتن آنها میتواند یکی از پاسخهای ممکن باشد به این پرسش که «چرا توصیه‌های خواندن عموماً بی‌نتیجه میمانند؟»

– مصرف یکی از مراحل فرایند ارتباط است، یعنی نوعی عمل کشف رمز و خوانش، که پیش‌فرض آن احاطه عملی و آشکار بر یک رمز است … یک اثر هنری فقط برای کسانی معنا و جذابیت دارد که صاحبش دارای توانشِ  فرهنگی (cultural competence) است، یعنی رمزهایی را در اختیار دارد که این اثر با آنها رمزگذاری شده است … تماشاگر یا شنونده‌ای که رمزهای لازم را در اختیار ندارد، احساس میکند در آشوب صداها و ضرباهنگ‌ها، رنگها و خطوطی گم شده است که هیچ نظم و منطقی ندارد (ص.۲۵).

– نیازهای فرهنگی محصول تعلیم و تربیت‌اند: پیمایش‌ها نشان میدهند که همه فعالیتهای فرهنگی (بازدید از موزه‌ها، رفتن به کنسرت و تئاتر و مطالعه و …) و ترجیحات در ادبیات، نقاشی یا موسیقی، نخست پیوند تنگاتنگی با سطح تحصیل و در درجه دوم با خاستگاه اجتماعی دارد (ص. ۲۳-۲۴)

– در واقع روشهای مختلف برخورد با واقعیتها و داستان‌ها، و عقیده به داستان‌ها و واقعیت‌هایی که این داستان‌ها جعل میکنند، با فاصله یا گسستگی کمتر یا بیشتر، از طریق شرایط اقتصادی و اجتماعی مفروضشان، پیوند بس تنگاتنگ با موقعیت‌های مختلف ممکن در فضای اجتماعی دارند و در نتیجه به نظامهای طبایع یا قریحه‌های (ریختار  habitus) گره میخورند که ویژگی طبقه‌ها و زیرگروه‌های طبقاتی مختلف است. سلیقه عامل طبقه‌یندی است و طبقه‌بندی‌کننده را نیز طبقه‌بندی می‌کند (ص.۲۹)

– انکار لذت‌جویی نازل، زمخت، عوامانه، مغرضانه و گدامنش -و در یک کلام، لذت‌جویی طبیعی- که پایه و اساس حوزه قدسی فرهنگ است، به معنای تایید و پذیرش برتری کسانی است که میتوانند از لذت‌هایی سیراب شوند که متعالی، منزه، بی‌غرض، بی‌چشم‌داشت و آقامنش و متشخص‌اند، و تا ابد با آلودگی‌های نامقدس دنیوی بیگانه‌اند . به همین دلیل است که هنر و مصرف فرهنگی، مستعد ایفای کارکردی اجتماعی است که همانا مشروعیت بخشیدن به تفاوتهای اجتماعی است (ص. ۳۱)

– در دنیای بورژوازی که رابطه خویش را با عامه مردم چونان رابطه روح و جسم تلفی میکنند، «بی اعتنایی به موسیقی» بدون شک بازنمود نوعی زمختی و نافرهیختگی ماده پرستانه به شمار میآید (ص ۴۵) نکته: ارتباط دهید به بحث کتاب نخواندن و یا  خواندن کتابهای عامه پسند

– هر اثر هنری مشروعی، معمولا هنجارهای اداراک مختص به خود را تحمیل میکند و طرز اداراکی را که قریحه خاص و توانش خاصی را به کار می بندد، تلویحاٌ به مثابه یگانه طرز ادراک مشروع تعریف میکند (ص.۵۷) توضیح: هنر مشروع، هنر ترویج شده از طرف طبقه‌ای است که سلیقه وی به عنوان معیار هنر تلقی می‌شود.

منبع: تمایز/ پیر بوردیو. ترجمه حسن چاوشیان. نشر ثالث: ۱۳۹۱.

Share

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*